مدونات کاتب

مدونات کاتب

در این وبلاگ که جز دغدغه ها و دل نوشته های حقیر در امر خطیر کتابت نیست ، سعی خواهد شد با اجتناب از کپی برداری محض ، مطالب آن ترجمانی از منطق دل و منویات درونی ام باشد امید همکاران فرهیخته و اساتید و بزرگان با ارشادات خود روشنی بخش راهم باشند
مدونات کاتب

مدونات کاتب

در این وبلاگ که جز دغدغه ها و دل نوشته های حقیر در امر خطیر کتابت نیست ، سعی خواهد شد با اجتناب از کپی برداری محض ، مطالب آن ترجمانی از منطق دل و منویات درونی ام باشد امید همکاران فرهیخته و اساتید و بزرگان با ارشادات خود روشنی بخش راهم باشند

دفترخانه ها بیشتر از بقالی ها !

پارسینه مطلبی را با عنوان :

آیا ناهنجاری های دفترخانه ها با تعداد زیاد آنها ارتباطی دارد؟ دفترخانه ها بیشتر از بقالی ها!

منتشر نموده که عین آن جهت استحضار همکاران بزرگوار نقل می گردد.

امید است دوستان از نظرات خود در خصوص این مقاله ما را بهرمند سازند.

 

 پارسینه: محضر همیشه به عنوان یکی از صنوف پردرآمد و وسوسه انگیز برای شغل آینده چه برای فارغ التحصیلان حقوق و چه برای کسانی که اقدام به خرید امتیاز آن می کنند بوده و هست. شغلی که با هر بار وارد شدن به محضر، انسان را به محاسبه هرچند سرانگشتی درآمد شخص محضردار می کند!

 محضر اگرچه که در بسیاری موارد مشاور امین مردم است و بهترین و نزدیکترین راهنمایی در زمینه اسناد را میتوان از آنها مطالبه کرد اما همه ما در موقعیت هایی از زندگی با مشکلاتی مواجه شده ایم که کلید حل آن، درخواستی برای اقدامی غیرقانونی در دفترخانه و تقاضای انجام آن از دفترخانه است که اتفاقا اکثر دفترخانه ها از انجام آن امتناع می کنند. در چنین مواقعی می دانیم خواستن توانستن است و با جستجو در دفاتر مختلف و پیشنهاد ارقام بالا می توانیم به نتیجه برسیم. دفاتر معدودی که اقدام به پذیرفتن اقدام تخلف دار مربوطه می کنند همیشه سرجایشان هستند تا خواسته های غیرقانونی شهروندان را اجرا کنند. اما براستی چرا همیشه دفترخانه هایی برای این اقدام وجود دارند؟ آیا موضوع درآمد و فشار اقتصادی در این زمینه تاثیرگزار است؟

آیا نظارت کافی بر دفترخانه ها می شود؟

 این واقعیت که دفتری که اقدام به تخلف برای انجام درخواست یک فرد با هزینه های هنگفت می کند اگر برای مراجع نظارتی این مجموعه قابل شناسایی و پیگیری نباشد که محل تاسف است. اما به راستی چه اتفاقی می افتد که این دفاتر همچنان پس از سالیان سال به فعالیت خود مشغولند؟ به طور مثال شهروندان به خوبی می دانند برای اسناد خودرو تحت عنوان سندباز باید به کدام دفاتر مراجعه کنند و خواسته آنها در این زمینه در کدام دفتر اجابت می شود یا اسناد با مدارک ناقص در کدام نقطه و کدام دفتر و با چه هزینه ای قابل انجام است! استمرار فعالیت دفاتر متخلف با اقدام به تکرار آن تخلفات پس از سالیان سال، خود به نوعی حاکی از نقص دستگاههای نظارتی و یا وجود خللهای خاص در این زمینه است. مشکلات مالی موجود در دفترخانه ها نیز شاید بخش دیگری از زوایای نادیده انگاشته شده این مساله باشد.

چرا دفاتر اسناد رسمی تخلف می کنند؟

نزدیک به یکصد سال از شروع به کار محضرها می گذرد. بر طبق اطلاعات واصله دفترخانه قدیمی ترین نهاد خصوصی شده از بدنه حاکمیت است که با مدیریت وقت به صورت خصوصی و با استخدام نیرو و تقبل هزینه های خود توانست تجربه موفقی از خود به جای بگذارد. این نهاد همیشه از درآمد خوبی برخوردار بوده و اگرچه که محضرداران از مسولیت سنگین اسناد تنظیمی و پاسخگو بودن در برابر کلیه مراجع قضایی برای اسناد بشدت دلگیرند اما چرا باز برخی از دفاتر برای جذب درآمد تخلفات را انجام میدهند و حقوق بسیاری از افراد را به خطر می اندازند؟ آیا فشارهای مالی دفترخانه ها در این زمینه بی تاثیر است؟ آیا افزایش ناگهانی دفاتر در سال 1386 و کاهش شدید درآمدهای دفاتر مشغول به کار و فشار مالی شدید بر دفاتر تازه تاسیس خود موجبات رقابت ناسالم و حتی سوق دادن تعداد کثیری به سوی انجام تخلفات، برای جذب درآمد را ایجاد نکرد؟ آیا مسولان وقت به این بعد مساله نیاندیشیده بودند؟ آیا نظارت ناکافی چه سهمی در این زمینه دارد؟

سال 1386 سالی تاریخی برای محضرخانه ها!

سال 1386 بود که مثل سالهای پیش از آن اطلاعیه جذب سردفترداران منتشر شد. شرایط آزمون و جذب سردفتری نیز به تشریح اعلام شد و مثل همیشه خیل متقاضیان مشتاق این رشته برای آزمون آن سال ثبت نام کردند. با این تفاوت که اعلام ظرفیت آن سال با همیشه تفاوت داشت. مصاحبه های مسولان سازمان ثبت حاکی از این بود که قرار است تعداد زیادی در آن سال جذب سردفتری شوند.

درآمد هنگفت برخی دفترخانه ها، ایجاد اشتغال برای فارغ التحصیلان حقوق، جذب نخبگان

و سال بعد و پس از طی مراحل مقدماتی جذب محضرداران، آمار منتشر حاکی از دوبرابر شدن ظرفیت دفترخانه ها بود. بدین ترتیب که با گذشت نزدیک به صدسال از آغاز به کار دفاتر اسناد رسمی تا سال 1386 تعداد دفترخانه ها نزدیک به 4000 عدد بود و طی فراخوان جذب سال 1386، تعداد دفترخانه ها به نزدیک به 8000 دفتر افزایش یافت!!! دوبرابر شدن تعداد دفترخانه های ایجاد شده در طول تاریخ محضرخانه ها آن هم در عرض یکسال اتفاقی بود که با فلسفهء نیاز به ازدیاد دفاتر برای خدمات رسانی بهتر به مردم انجام شد. در برخی اخبار و مصاحبه ها نیز آمار در آمد هنگفت برخی دفترخانه ها ، کاهش تخلفات، و ایجاد اشتغال برای فارغ التحصیلان و جذب نخبگان حقوق و تزریق به این بخش اعلام شده بود. به هر روی مخالفتهای معدودی نیز که در این زمینه شکل گرفت نتوانست مانع افزایش دو برابری تعداد دفترخانه ها در تاریخ سردفتری شود

درآمد هنگفت؛ واقعیتی کاذب

نگاهی به آمار و ارقام دفاتر اسناد رسمی، نشان می دهد که با توجه به اینکه نزدیک به 50 درصد درآمد هر دفترخانه به طور خالص و بدون کسر هزینه ها، مربوطه به حقوق دولتی و واریز وجوهات قانونی درآمد آنهاست، در بهترین حالت، از درآمد دفترخانه ها پس از نصف شدن و کسر 50 درصد قانونی، و پس از آن، کسر هزینه های محضر، مبلغ قابل توجهی باقی نمی ماند.حتی بسیاری از محضرها در شرایط فعلی از نامتوازن بودن درآمد و هزینه دفترخانه شکایت دارند. خصوصا که تغییر تعرفه های این صنف هر 4الی 5 سال یکبار و با تغییرات بسیار جزیی صورت می پذیرد. شنیده ها حکایت از این دارد که ناکافی بودن درآمد دفترخانه از سال 1386 به بعد، دوران سختی را به این مجموعه تحمیل کرده و در برخی موارد، حتی به مرز اسفناک نیز می رسد. حال چرا بروز بیرونی درآمد دفترخانه ها، به شکل فعلی و به صورت ناصحیح و کاذب، رایج و وسوسه انگیز شده است محل تامل دارد.

آمار استعفای محضرداران سالهای اخیر تامل برانگیز است

شنیده ها حاکی از این است که در هیچ دوره ای میزان دفاتر تعطیل شده و استعفاهای محضرداران به حد این چند سال اخیر، نبوده است. اگر در این زمینه آمار دقیقی منتشر می شد بی شک شاید اولین ثمره آن،تایید واقعیتهای تلخی باشد که در این صنف جریان دارد. سنگنینی مسولیت، نامتوازن بودن درآمد و مسولیت، فشارهای عصبی شدید، بار مالی سنگین و.... واقعیتهایی است که بدون دسترسی به آمار دقیقی از استعفاها و یا افراد در شرف استعفا قابل تحلیل نیست.

آیا دلایل جذب گسترده محضرداران در عمل موثر بود؟

 1- نخبگانی که در هرحال جذب می شدند.

 دلیل جذب نخبگان برای افزایش گسترد ه ظرفیت سردفتری که دلیلی نامحکم بود. چه آنکه، فارغ التحصیلان نخبه حقوق که راغب به سردفتری بودند همانهایی بودند که از طریق آزمون و گذشتن از هفت خوان رستم با همان تعداد محدود، هم بی شک، جذب این شغل می شدند.

2- ایجاد اشتغالی که واقعی نبود!

اما ایجاد اشتغال. آیا براستی با جذب تعداد کثیری از فارغ التحصیلان حقوق ، به تعداد جذب شده، ایجاد اشتغال شد؟ برای بررسی این امر کافیست سری به دفترخانه های جذب شده در سالهای 1386 به بعد بزنید. در نهایت حیرت درخواهید یافت که بسیار و حتی اکثریت این افراد، نه افراد جوان و در جستجوی شغل، که افراد مسن و حتی در شرف بازنشستگی هستند. اما واقعیت چیست؟ واقعیت از این قرار بود که با شرایطی که برای تسهیل جذب نخبگان و توسعه آمار جذب در سال 1386 انجام شد، در بسیاری از موارد منجر به جذب تعداد کثیری از حقوق خوانده های شاغل در سایر ارگانها شد.

آمارها نشان می دهد که تعداد زیادی از سردفترداران جذب شده سال 1386 به بعد از بین وکلا، قضات، شاغلان در دستگاههای مختلف دولتی و غیردولتی و حتی اساتید دانشگاهی بوده اند که با استعفا از مشاغل قبلی خود از شرایط بدون آزمون استفاده و وارد این شغل شدند. چرا که با انتشار جذب گسترده و شرایط ویژهء بدون آزمون برای فارغ التحصیلان کارشناسی ارشد، و تصور ورود بدون آزمون به این شغل، موجب وسوسه طیف گسترده ای از مشغول به کاران در سایر مراجع و تشویق آنها به استعفای از مشاغل دیگر و اشتغال به محضرداری شد.

از سوی دیگر و در همین راستا، اقدام به افزایش گستردهء دفترخانه ها منجر به کاهش درآمد محضرها شد، و همین امر منجر به اخراج و تعدیل نیروی بسیاری از دفترخانه ی مشغول به کار شد که در عمل به روند بیکاری بسیاری دامن زد. در برخی موارد نیروهای تعدیل شده راهی دفاتر اسناد رسمی تازه تاسیس و تعداد زیادی خانه نشین شدند. در واقع جذب نیروهای مورد نیاز دفترخانه های تازه تاسیس، یا از افراد تعدیل شده دفاتر دیگر بود یا از اعضای خانواده و مورد اعتماد محضردار .

در مجموع بخش ایجاد اشتغال نیز با بررسی واقعیت های پیش آمده که فوقا بررسی شد، فرض ایجاد اشتغال گسترده با جذب گستردهء محضرداران منتفی شد.

3- کاهش تخلفات

اما آیا با افزایش تعداد دفاتر، تخلفات کاهش یافت؟ پاسخ منفی است. تخلفاتی که توسط تعداد معدودی صورت می گرفته و می گیرد در جایگاه خود باقی و کاملا منطقی است که به نسبت افزایش تعداد، ضریب احتمال توسعه تخلفات نیز بالا می رود. ضمن اینکه با افزایش چشمگیر تعداد دفاتر، و کاهش خاص درآمد دفاتر، این اقدام خود گامی در جهت دامن زدن و توسعه ی تخلفات برای جبران درآمد شد.

4- تعدیل درآمدهای هنگفت

در بین صنوفی که رقابت بر پایه ی بازاریابی است هرگز افزایش تعداد، منجر به تعدیل و تسهیم درآمدها نبوده و نیست.حتی چه بسا موجبات تخلف و گسترش بستر تخلفات نیز با افزایش بی حد و حصر اعضای صنف، فراهم می شود. چرا که تعداد کثیر، نظارت را سخت و درصد افراد متمایل به تخلف را نیز به همان نسبت بالا می برد. آمارها و ترافیک کاری دفترخانه های مختلف به وضوح حاکی از این حقیقت است که دفترهایی که در گذشته با بازاریابی و رایزنی اقدام به جذب مشتریان برای خود نموده و درآمدهای هنگفتی را داشتند همچنان دفاتر پرترافیک و پردرآمد باقی مانده اند در حالیکه تعداد زیادی از آن دفاتر، همچنان خلوت و دارای درآمدهای ناچیز هستند

نکته حائز اهمیت در این زمینه نیز تفاوت خاص این صنف با سایر صنوف است. سایر صنوف اگر اقلام مصرفی یا خدمات ساده، موضوع فعالیتشان است، اما در این صنف، اسناد مردم، مالکیت ها و در برخی موارد تمام دار و ندار افراد و به طور کلی، حقوق عامه مردم، موضوع عملکرد است که این مساله، حساسیت در هراقدامی در توسعه یا محدودیت در این صنف را به شدت افزایش می دهد

مدیریت راهکار، افزایش تعداد یا الکترونیکی شدن شیوه ها و نظارت دقیق تر؟

در سال 1386 برای مدیریت بهتر و ایجاد راهکاری جدید برای حل مشکلات موجود در حوزه دفترخانه ها به افزایش دو برابری محاضر اقدام شد. در حالیکه در دوره ی مدیریت فعلی سازمان ثبت، با ایجاد ثبت الکترونیکی اسناد که هم زمینه شفافیت در عملکرد دفترخانه ها را ایجاد می کند هم نظارت را دقیق تر و جدی تر و بدون واسطه و اعمال نظر نیروی انسانی، امیدوار کننده تر می کند باید منتظر بود و دید آیا این روش می تواند گامی به سوی ایجاد توازن و تقسیم عادلانه درآمد باشد و به تبع آن ایجاد توازن براساس واقعیات در توسعه این شغل عملیاتی شود؟

 نتیجه:

 افزایش ناگهانی تعداد دفاتر اسناد رسمی، در جایی که بر بستر تنظیم سند رسمی ارتزاق می کنند یکی از نابسنجیده ترین اقدامات مدیریت وقت این مجموعه بود که آثار منفی آن همچنان گریبانگیر همگان است. هم از نظر دفاتر اسناد رسمی و هم مردم که ذینفعان این مجموعه هستند . اقدامی که نه تنها به هیچیک از اهداف از پیش، پیش بینی شده دست نیافت بلکه به مروز زمان با کاهش شدید درآمدهای دفاتر بدون تخلف و با درآمد متوسط، زمینه و انگیزه برای اقدامات فراقانونی برای جذب درآمد و یا حتی کاهش فشارهای شدید مالی وارده به شاغلان در این شغل را باعث می شود. اقدامی که با گذشت نزدیک به 6 سال از آن، تبعات و مضرات آن همچنان مجموعه دفاتر اسناد رسمی، مردم و سازمان ثبت اسناد را در می نوردد و به گفته رییس کانون سردفتران، بر اساس آمار، تعداد دفترخانه های فعلی، نسبت به آماری که قانون تعیین کرده است هنوز دو برابر میزان قانونی است . این نشان میدهد که سالیان سال باید بگذرد تا تناسب قانونی تعداد دفاتر به حالت تعادل نسبی برسد که بعید بنظر می رسد با شرایط فعلی به آسانی قابل حصول باشد.

ثبت آنی و افقهای پیش رو

بنظر می رسد با وقوع ثبت الکترونیکی سند در دفترخانه ها و اینترنتی شدن ثبت اسناد، بجای استفاده از راهکارهای سطحی همچون افزایش تعداد دفترخانه ها، مدیریت مدبرانه ای در حال انجام است که می تواند با نظارت دقیق بر درآمدها و نحوه تنظیم اسناد،با تدابیر قانونی و گام به گام، به سوی حل یکی از مشکلاتی که اکثر دفترخانه ها از آن به ستوه آمده اند، برود. مشکل عدم توازن در درآمدها و تقسیم ناعادلانه اسناد و تاثیر بازاریابی های ناسالم در عرصه تنظیم سند رسمی. شاید شیوه ثبت الکترونیکی بتواند با اعمال نظارت دقیق و جدی بر این امر، با ایجاد سقف برای درآمدهای محضرخانه ها به سوی تقسیم عادلانه اسناد و برقراری موازنه در سیستم سند رسمی و در نتیجه تمرکز امر دفترخانه ها بر دقت و مدیریت محتوای اسناد و نه مدیریت مالی و رقابت پیش برود.

در این صورت و با این پیش فرض که تقسیم عادلانه اسناد صورت بگیرد و متوسط درآمد دفترخانه ها واحد باشد شاید بتوان در نحوه اقدام برای مدیریت تعداد دفترخانه ها تجدید نظر کرد و به فکر افزایش یا کاهش قانونی تعداد محضرخانه ها پرداخت. آن هم به طوریکه موجبات فساد و خلل در این حوزهء پرمخاطره نیز ایجاد نشود.

در چنین صورتی به متولد شدن ثبت آنی در راستای ایجاد عدالت و تقسیم عادلانه درآمد در این نهاد نیمه خصوصی نیمه حاکمیتی که از ملزومات چنین اشتغالی بی چشمداشتی به درآمدهای هنگفت است باید به چشم مولودی مبارک نگریست.

لینک مطلب


برچسب ها :  دفترخانه ها بیشتر از بقالی ها ، ثبت آنی  ، الکترونیکی شدن ،  تقسیم عادلانه اسناد ،  ایجاد اشتغال برای فارغ التحصیلان حقوق ، درآمد دفترخانه  ، دفاتر اسناد رسمی  ،  جذب نخبگان                                                 
 

نظرات 8 + ارسال نظر
یوسفی پنج‌شنبه 21 آذر 1392 ساعت 09:22

با سلام خسته نباشید سازمان ثبت اسناد املاک با اخذ آمار تعداد اسناد تنظیمی دفاتر در شش ماهه نخست سال 92 و تحریر آنها و در حال نیازسنجی برای گزینش سردفتر جدید است که به احتمال فراوان در سال اینده ازمون ان هم برگزار میشود

سلام همکار محترم جناب یوسفی عزیز
بنده از اینکه دفاتر جدیدی هم تاسیس گردند و صاحب درامدی شوند به هیچ وجه ناراحت نمی شوم فقط آرزوی بنده این است که کمیسیون تقسیم اسنادی به معنای واقعی کلمه به وجود آید که عداالت نسبی را بین دفاتر اسناد رسمی محقق سازد و از این که دفتری دو میلیون و دفتری دیگر 150 میلیون در آمد داشته باشد مایوس می شوم و دیگر این که آرزو می کنم امکان تخلف بعضی از همکار نماها از بین برود چون حیثیت دیگر دفاتر را هم لکه دار می کنند چرا باید در روزنامه ها هم صراحتن بنویسند که برخی از دفاتر سند باز امضا می کنند این مسائل واقعن تاسف آور است

بهروز جان فزا پنج‌شنبه 21 آذر 1392 ساعت 10:48

سلام همکار خوبم ، بسیاری از دفاتر هماهنگی با قانون و حتی بازرسان هم ندارند و تا جایی که ریاست ثبت محل از دستشان به ستوه آمده است به عنوام مثال بحث کمیسیون تقسیم اسناد توسط تعدادی از دفاتر رعایت نمی شود یا بعضی از دفاتر شان سردفتری را زیر سوال برده ومسائل دیگر چرا این دفاتر مرتکب تخلفاتی بوده ، آیا درامدی ندارند یا به جهت تامین مایحتاج و حقوق کارمندان و اجاره بها وغیره مجبور بوده و اصلآ چرا استاندارد جذب سردفتر در سال 1386 رعایت نشده است و جرائمی دیگر من الجمله جعل و احتمال دیگری که بنظر می رسد سردفتری را به راحتی به دست آورده واصلآ شان و منزلت سردفتری برایشان اهمیت ندارد که انشاء الله این سیستم جدید و درآینده حذف دفاتر کمک هایی خواهدکرد به هر تقدیر این فضای مجازی موثر خواهد شد تا بتوانیم حرف دلمان زده و به نتیجه اصلی برسیم با تشکر سردفتر 159 جیرفت

سلام
حقا که به مطالب خیلی خوبی اشاره فرمودید همانگونه که در پاسخ همکار عزیزمان جناب آقای یوسفی هم عرض کردم عدم رعایت شئونات سردفتری توسط برخی همکار نماها و تخلفاتی دور از شان این قشر فرهیخته ، عدم رعایت کمیسیون تقسیم اسناد ، دادن پورسانت به بنگاه ها و سفید امضاء و اسناد باز و امثالهم این هاست که به حیثیت این قشر لطمات جبران ناپذیری وارد می کند و بنده نیز معتقدم ثبت آنی ذاتن این قابلیت را دارد که امکان تخلفات را به حداقل ممکن برساند و امیدوارم این مهم تحقق یاید ضمنن همانگونه که شما می فرمائید جامعه مجازی واقعن یک فرصت و غنیمیتی است برای ما تا بتوانیم در این فضا با همدیگر تعامل داشته و از تجربیات یکدیگر بهره مند شده و با هم اندیشی بر مشکلات فائق آئیم و حرف دلمان را هم به گوش مسولین ذیربط برسانیم.

بهروز جان فزا پنج‌شنبه 21 آذر 1392 ساعت 10:50

سلام اگر صلاح دانستی وبلاگ سردفتر 159 جیرفت هم به وبلاگتان اضافه نمایید

سلام سرور گرامی جناب بهروز جان فزا سردفتر محترم دفتر 159 جیرفت
امر شما اطاعت شد.
باید پوزش بنده را بپذیرید بنده لینک تمامی وبلاگ های دفاتر اسناد رسمی را که از حضورشان در فضای مجازی اطلاع داشتم در وبلاگم قرار داده بودم و دلیل نبودن لینک شما ناشی از این بوده که یک وبلاگی دیگری هست که نامش (سردفتر جوان جیرفت) است که متعلق به جناب آقای عارفی است و چون آدرس وبلاگ شما هم sardaftaranejavan هست این اتفاق افتاده و وب وزین شما از قلم افتاده بود به هر تقدیر خیلی پوزش می طلبم و برای شما آرزوی موفقیت دارم.یاحق

arham پنج‌شنبه 21 آذر 1392 ساعت 13:13 http://sardaftare6borojerd.blogfa.com

با سلام.
مطلب بسیار جالب و مفیدی بود

سلام و عرض ارادت
ممنون از اظهار نظر شما.
موفق باشید

محمود پنج‌شنبه 21 آذر 1392 ساعت 17:33 http://daftare253noshahr.blogfa.com

با سلام و احترام خدمت شما استاد گرامی
ابتدا بنده نیز پیشاپیش فرا رسیدن روز سند رسمی را خدمت شما و همه همکارن سردفتر و دفتریار و کامندان و زحمتکشان این عرصه تبریک میگویم

و بسیار باعث خرسندی بنده شد که شما منت گذاشته و از وبلاگ ناچیز بنده دیدن فرمودید و از جنابعالی بسیار تشکر میکنم بابت نظر بسیار امیداور کننده تان ما شاگرد شما هستیم و در این عرصه تازه وارد امیدوارم که با ارشادات و راهنمایی های اساتیدی مانند جنابعالی کمکی به جامعه سرددفتران و دفتریان بکنیم با تشکر
با اجازه شما وبلاگتان را لینک کردم

درود بر دفتریار محترم دفتر 253 نوشهر عبداللهی بیاتی عزیز
شما لطف دارید البته شما اولین مطلبی که گذاشتید مربوط به پنجشنبه پنجم آبان 1390 هست لذا سن وبلاگ شما از دو سالگی هم گذشته است ولی اولین مطلبی که بنده در وبلاگ قرار دادم مربوط به پنج‌شنبه 7 آذر 1392 یعنی الان یک هفته است که دل نوشته های خود را در معرض نمایش قرار می دهم به هر حال شما خیلی لطف دارید و از شما بسیار سپاسگذارم ضمناً لینک شما و البته تمامی همکارانی را که از حضورشان در فضای مجازی اطلاع دارم از قبل قرار داده بودم به هر حال خیلی خوشحالم که با همکاران فرهیخته ای چون شما آشنا می شوم شاد و سرافزاز باشید.

فتوکده جمعه 22 آذر 1392 ساعت 00:21 http://photokade.com/

زندگی بافتن یک قالی است نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی
نقشه را اوست که تعیین کرده است تو در این بین فقط میبافی
نقشه را خوب ببین !!! نکند آخر کار قالی زندگیت را نخرند
----------------------------------------------------------
کارت پستال عاشقانه - تبریک تولد - مناسبت های ملی
کارت تبریک شب یلدا و کارت پستال روز های عاشقانه برفی
----------------------------------------------------------
اگر خوشتون اومد ما رو با نام

فتوکده | کارت پستال و کارت ویزیت

لینک کنید و به دوستانتون معرفی کنید
----------------------------------------------------------
نظرتون رو در مورد کارت پستال های حتما درج کنید

زندگی بافتن یک قالی است نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی
نقشه را اوست که تعیین کرده است تو در این بین فقط میبافی
نقشه را خوب ببین !!! نکند آخر کار قالی زندگیت را نخرند
----------------------------------------------------------
کارت پستال عاشقانه - تبریک تولد - مناسبت های ملی
کارت تبریک شب یلدا و کارت پستال روز های عاشقانه برفی
----------------------------------------------------------
اگر خوشتون اومد ما رو با نام

فتوکده | کارت پستال و کارت ویزیت

لینک کنید و به دوستانتون معرفی کنید
----------------------------------------------------------
نظرتون رو در مورد کارت پستال های حتما درج کنید

لطیف فلاحی جمعه 22 آذر 1392 ساعت 19:46 http://asnad6.blogfa.com

یکروز برای گرفتن سو پیشینه مربوط به ابتدا وشروع کار سردفتری ام به دادگستری رفتم پیرمردی را دیدم که باری از کاغذها واوراقی را که شامل دادخواست واخطار وابلاغ واجرائیه وغیره وغیره بود دور خود چیده بودوباز از کیسه اش داشت بیرون می اورد" نمیدانم "سواد که نداشت ولی از شکل وشمایل اوراق ومهرهای مندرج در انها می فهمید هر کدام چه بوده وچه هستند فکر می کنم اجرائیه صادر شده بود وبا وجود صدور اجرائییه باز در مقام اجرا سرش به سنگ خورده بود "کار من راه نیفتاد " بر حسب اتفاق همان روز اخر وقت رفتم جواب نامه را بگیرم اندکی انطرف تر دیدم که اوراق سفید جدیدی که شامل تقاضانامه های جدید وشکوائیه جدید وعنوانی که "من" نابلد " حقوق هر چه جستجو کردم معنا ومفهوم وتعریف ان جرم را نیافتم با موضوع عنوان شکوائیه "قلدری "طرح دعوایی جدید توسط یکی از "کاتبان بنام "جلوی درب ورودی دادگستری نموده بود من خودم یقین داشتم که قاضی بعد از ان همه رفتن وامدن پیرمرد عنوان جرم را در قانون نیافته ویکسر خیال خود را راحت می کند وبا این وصف که موضوع وعنوان دادخواست به اشتباه طرح شده قرار عدم استماع دعوی یا رد انرا صادر می کند پیرمرد بیچاره از عاقبت خود خبری نداشت چقدر خوب بود زمانهای قدیم کسی طرح دعوایی داشت نه نیاز به ارایه دادخواست بود ونه اظهارنامه ونه غیره وغیره .... من مالباخته نزد پادشاه رفته ویا اگر دستم به او نمی رسید منتظر فرصتی (که اگر پادشاه فصلی یکبار هم به کوه می امد فقط 3 ماه صبرکرده ویکساعت هم محاکمه می شدم ) برای امدن او به خوشگذرانی ورفتن به کوه وشکار می شدم مسیرش را می گرفتم داد وبیداد می کردم او هم قطعا به صدای من جواب می داد ودردم را می پرسید نهایتش این بود که یا مرا محکوم کند ویا مالم را به من بازگرداند حداقلش این بود که من از بابت بار این همه کشیدن اوراق شکوائیه واین همه هزینه ومعطلی پشت در کلبه شکایت نویس معاف می شدم و انگی یا تهمتی بر من وارد نمی شد که هر گاه برای تایید دفتر سردفتر به دفتر دادستانی می روم افرادی که من را می شناسند می گویند فلانی کسی شکایتت را کرده ویا خلافی مرتکب شده ای "بعد که می گویم نه برای تایید دفتر امده ام نصیحتم می کنند که مثل فلان سردفتر نکنی که مرده را زنده می کرد والان هم در زندان است و...... و...... بگذریم روزی در پیش است بنام روز سردفتر وروز سند رسمی . در هر حرفه ای که گشتم روزی را یافتم با درج ان در تاریخ وتقویم کشور برای مثال از اول سال که تقویم را ورق زدم دیدم روز 13 فروردین که روز طبیعت بود – روز 20 که روز فناوری هسته ای وروز 21 فروردین روز هنر – روز 29 فروردین روز ارتش –واما در اردیبهشت روز 1 روز سعدی روز 3 بزرگداشت بهایی روز 9 روز شوراها روز 10 خلیخ فارس وروز 11 روز کارگر وروز 12 روز معلم – به بعضی روزها هم برخوردم که هر چند خودشان نخواهند دلشان را به هر قیمتی که شده بدست اورده با یادبود روزشان گرامی میدارند واز ان جمله بود روز اصناف روز 1 تیر – روز 14 تیر روز قلم -– روز 1 شهریور روز پزشک – روز 4 شهریور روز کارمندان وروز 24 مهر روز جهانی نابینایان اما به روز 6 دی ماه که رسیدم اثری در تقویم از روز سند رسمی وروز سردفتر " نه "که "ندیدم بلکه به شعری برخوردم که نوشته بود " حافظ وظیفه تو دعا گفتن است وبس ............در بند ان نباش که شنید یا نشنید " با خود اندیشیدم مگر انها چکار کرده اند که روزی را بنام خود اختصاص داده اند " قلم با ان پیکر بی جان وبی سخنش بدون انکه حرفی از خود زده باشد صرفا به بهانه خدمتگزاری به سردفتر ونوشتن سند او (سردفتر )به چنین جایی دست یافته بود که همایشها برایش گرفته بودند ویادش را تکریم – حتی فناوری با انکه تازه در کشور راه افتاده بود برای خود دست وپایی کرده ودر سالروزش موجودات زنده را به فضا پرتاب وبرایش کیک زرد هم پخش کرده بودند راستی دلیل بی توجهی به روز سردفتر در چه بود اول با خود فکر کردم که سردفتر در کدام صنف ورده می گنجد هر چه به ذهن ناقص خود فشار اوردم جایگاهی برایش نیافتم دولتی ها از جمله امور دارایی وثبت و.... و.... می گفتند درامدش برای ما" اما خودش یک نهاد خصوصی است حتی کار بدانجا رسیده بود که وام ویا تسهیلاتی هم برای خرید مکانش هدیه یا حواله نمی کردند "که هیچ " بر او جریمه ها قرار داده و ماخذ وممر روزی واب ونانشان قرار داده بودند " به خصوصی ها هم که سر زدم دل پری داشتند معتقد بودند دفاتر اسناد رسمی دولتی بوده وسردفتران پول پارو کرده ومالیتها گرفته ومردم را به خاک سیاه نشانده اند حتی برای اثبات ادعای خود شاهدانی امین وعادل از دولتی ها را ذکر می کردند واز انجمله بود ماموران نیروی انتظامی واساتید بازنشسته در مراکز تعویض پلاک " شاید این یک دلیلش بود که روز سردفتر گرامی داشته نمی شد – ای سردفتر مظلوم تو چه بودی وچه هستی وبه کدامین جرم روزت گرامی داشته نمی شد آیا هیچ فکر نکردی که اسنادی که تو شب و روز در فکر ثبت انهایی مانند مارانی هستند که در کیسه ای بسته کرده ای که هر ان ممکن است سر براورده وتو را نیش بزنند ای مظلوم نه راه پیشی داری ونه پسی حتی اگر بخواهی خود را از این کار رها سازی باید بازرسی ها شوی وتضمینها بسپاری ای مظلوم تا تو تجربه در کار راست می کنی بخشنامه ها آمده وقانونها عوض شده که مجبوری بار دگر تجربه به کار بسته وهمت خود دو چندان کنی "حتی به آیات قرآن هم که برخوردم نوشته بود که "خداوند هر کسی را بابت اعمال خودش مواخذه می کند وکسی مسول کار دیگری نیست "اما تو چه هستی که باید تاوان کار همه همکاران خود در دفترخانه را هم بدهی و......و....... من خود روزت را گرامی میدارم وبه تو میگویم ای مظلوم "" پشیمان زگفتار دیدم بسی ...................پشیمان نگشت از خموشی کسی "" تو خود بر خود خرده مگیر همان به که خاموش نشینی زیرا هر چند سخن باوقار هم بگویی جامه ی عار بر تو پوشانند وهیچ غبطه به حال انان که روزی در تقویم دارند نخور .من به تو می گویم "روزها نو نشده کهنه از دیروز است """ گر کند رئیس سازمان "نظری "نوروز است . با تیربک روز 6 دی به همه همکاران عزیزم

درود بر استاد ارجمندم جناب فلاحی عزیز
مرقومه زیبای شما را خواندم حرف ، حرف حساب است! واقعن بر خلاف آیه مبارکه لَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ و اصل شخصی بودن مجازات ها !! سردفتر در این خصوص تخصیص زده شده است! چون بقول شما باید جور تمامی همکاران خود را هم بکشد بنده را در سال 88 به عنوان کفیل سردفتر در دفترخانه ای تعیین کردند و گفتند چون شما نزدیکترین دفترخانه به این دفتر هستید باید شما در این سمت انجام وظیفه نمائید چون دفتریار محترم آن دفتر حق الثبت را در صدر سند بجای 5000 ریال 50000 ریال نوشته و قلم خورد کرده بود بنده با کیفر خواست مواجه شدم گفتم گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری!
بماند ولی حضرت حافظ هم راست گفته که شما فقط بشینید و دعا کنید کاریتان هم نباشد که گوش شنوایی هست یا نیست!چون تازه اگر هم بخواهند روز ششم دی را رسمن بنام ما نام گذاری کنند می خواهند روز سند رسمی نامگذاری کنند نه روز سردفتر و این سوال برای حقیر مطرح می شود که راستی چرا می گویند روز کارگر و نمی گویند روز بیل و کلنگ ، چرا می گویند روز پزشک نمی گویند روز مطب یا نمی دانم روز بیمارستان یا روز لوازم پزشکی ! پس باید گفت ای کارگر ، ای نابینا ، خوش بحالتان که در تقویم روزی را بنام شما اختصاص داده اند واقعن چرا نوبت به ما که رسید آسمان تپید ای قلم اگر من نوعی ترا به کناری نهاده و از تو استفاده ای نمی کردم اصلن تو فی نفسه و فی حد ذاته ارزشی داشتی ولی حتی تو هم یک روز را در تقویم بنام خود اختصاص دادی ولی .....
ولی ما با دیگران کاری نداریم و این روز را روز سردفتر می دانیم پس روز ششم دی روز سردفتر مبارک

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد