در خصوص اهمیت کتابت در این عرصه، قلمفرسائیها شده و اهمیت موضوع بر کسی پوشیده نیست؛ بلاتردید محوریت در امر کتابت، کاتببالعدل است؛ هم او که ذات احدیت، وی را به کتابت، امر مینماید و اهمیت کتابت تا بدان جا پیش میرود که از باب استحباب فراتر رفته و بر کاتب، وجوب پیدا میکند و امتناع از کتابت، مورد نهی واقع میشود (وَ لا یَأْبَ کاتِبٌ).
کاتبینبالعدل در کلام وحی، مُتّصِف به صفات عدل و امانتداریاند و اینک رهرو راه مراجع و جانشینان ایشان در امر خطیر کتابت؛ همانان که مخاطبین کلام وحی بوده و اضرار ایشان در مقام کتابت، مورد نهی قرار گرفته است (لایُضَارَّ کاتِبٌ).
اما ظاهراً متولیان امر، بهاشتباه، گمان کردهاند که دستور قرآن، امر بر اضرار به کاتبینبالعدل و ایذای ایشان است! چراکه بیش از یک دهه است آنچنان در ظلم و اجحاف هر چه بیشتر در حق اهالی فن شریف کتابت، سنگ تمام گذاشته و گوی سبقت را از هم ربودهاند که گویی میخواهند مشمول آیه (وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ) گردیده و با جفای مضاعف و تنگتر کردن هر چه بیشتر عرصه بر کاتبان، اجر اخروی بیشتری را نصیب خود گردانند!
ازاینروی بیش از یک دهه است که هجمههای بسیار سنگین و ناروایی در رسانه ملی و دیگر رسانهها علیه نهاد سردفتری در جریان است؛ از زراندوز و نجومی بگیر خواندن سردفتر گرفته تا دست در جیب مردم داشتن و لاطائلاتی از این قبیل و از طرفی دیگر یک روز اسناد صلح خطوط تلفنهای ثابت و همراه از دفاتر ستانده میشود و روز دیگر اسناد صلح فیش حج و روزی دیگر برخلاف نص صریح ماده ۲۹ قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی و بدون تغییر و یا اصلاح ماده مذکور و به مدد امتناع مجلس از پاسخ به استفساریه به بهانه طرح دوفوریتی اصلاح آن و با دستآویز قرار دادن تفسیر بلا وجه دادستان، برخلاف اصل ۷۳ قانون اساسی و به یاری استنکاف دیوان عالی کشور از صدور رأی وحدت رویه به بهانه عدم همترازی آرای ارائهشده و علیرغم رأی شورای عالی ثبت مبنی بر بیاعتباری برگ سبز بهعنوان سند رسمی و مَخلَص کلام با ایجاد هیاهوی وسیع رسانهای، تنظیم اسناد خودرو (که امری کاملاً حقوقی است) غصب و به نهادی نظامی و شرکت خصوصی منحل شدهای بنام رهگشا سپرده میشود و تعویض پلاک که امری فیزیکی و مادی است امری حقوقی تلقی میگردد.
روز دیگر با تصویب آئیننامهای خلاف قانون متبوعه (قانون دفاتر اسناد رسمی) حقوق مکتسبه سردفتران که از اصول مسلم و خدشهناپذیر حقوقی است زیر پا گذاشته میشود و آئیننامهای خلاف منطق حقوقی مصوب میگردد و روزی دیگر با قانونی کاملاً غیر حقوقی و عقلانی بنام قانون تسهیل، منصب حاکمیتی سردفتری با سوپرمارکتی یکسانانگاری میشود که البته همه اینها صرفاً نمونهای از ستمهایی است که علیه جامعه سردفتری روا داشته شده و میشود!
حال با عنایت به مقدمه فوق، پاسخ این سؤال روشن میگردد که چرا علیرغم تأکید بیش از یک دهه مبنی بر نامگذاری ششم دیماه بنام کاتبانبالعدل، این امر تاکنون میسر نگردیده و اصولاً دلیل اینهمه اجحاف علیه نهاد سردفتری چیست؟ البته پاسخ هرچند تلخ ولی واضح و مبرهن است؛ چون هیچ نهادی جز دفاتر اسناد رسمی، موجب شفافسازی روابط حقوقی و مالی نمیگردد و این امر، منافع بسیاری از مسئولین و مدیران و آقازادهها را سخت به مخاطره میاندازد فلذا راز صَرف اینهمه بودجه صداوسیما در طی بیش از یک دهه جهت مخدوش نمودن وجهه این قشر تحصیلکرده خدوم، فقط در همین نکته نهفته است و صدالبته همه اینها بیانگر اهمیت بسیار بالای امر خطیر کتابت در روزگار کنونی است که مسئولیت کاتبینبالعدل را صدچندان مینماید.
پاسخ به سؤال دیگری که بسیار مفید فایده خواهد بود اینکه نامگذاری این روز (ششم دیماه) بنام دفاتر اسناد رسمی از چه منظر مورد تأکید کاتبینبالعدل بوده و چه محاسنی بر آن مترتب است؟
برای پاسخ به این سؤال مقدمهای کوتاه لازم است و آن اینکه امروزه اسناد عادی، روابط حقوقی و مالی اشخاص را خدشهدار نموده و سالهاست جامعه و دستگاه قضایی را به چالش کشیده و هزینههای گزافی را بر مردم و حاکمیت تحمیل نموده است و نظر بر اینکه که تنها راه برونرفت از این بحران، احیای جایگاه سند رسمی بوده و قضا زدایی و شفافسازی روابط حقوقی و خلوت کردن دادگاهها تنها در سایه تنظیم این روابط از طریق اسناد رسمی میسوراست، لذا نامگذاری یک روز از سال به نام کاتب و امر کتابت، سرآغازی است برای تبیین جایگاه سند رسمی در جامعه که نتیجه آن، نظمبخشی به معاملات و تثبیت و تحکیم روابط حقوقی و نجات جامعه از گرفتاریهای ناشی از اسناد عادی و برونرفت از بحران مارالذکر است.
ازاینروی، مجدداً تأکید مینماییم که روز ششم دیماه بهعنوان روز کاتببالعدل، آنچنان در تقویم دلهای ما نقش بسته که هیچکس را یارای پاک کردن این نقش نیست و اینجانب، ضمن عرض تبریک این روز عزیز و فرخنده به خانواده بزرگ دفاتر اسناد رسمی، روزهای بهتر و افقهای روشنی را برای کاتبینبالعدل مسئلت مینمایم.
بسمه تعالی
ششم دی ماه تقارن دویست و هشتاد و دومین روز سال است با دویست و هشتاد و دومین آیه از بزرگترین سوره قرآن که به آیه تداین یا مداینه نیز معروف و متضمن امر حضرت باریتعالی بر کاتب بالعدل است بر کتابت عقود و پیمان ها (وَلْیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ کَاتِبٌ بالْعَدْلِ)
در خصوص اهمیت کتابت در این عرصه قلم فرسائی ها شده و اهمیت موضوع بر کسی پوشیده نیست. بلاتردید محوریت در امر کتابت ، کاتب بالعدل است هم او که ذات احدیت ، وی را به کتابت امر می نماید و اهمیت کتابت تا بدانجا پیش می رود که بر کاتب وجوب پیدا می کند و از باب استحباب فراتر رفته و امتناع از کتابت مورد نهی واقع می شود (وَ لا یَأْبَ کاتِبٌ)
کاتبین بالعدل در کلام وحی ، متصف به صفات عدل و امانتداریند و رهرو راه علما و مراجع در امر خطیر کتابت ، همانان که خطاب شدگان کلام وحی بوده و اضرار ایشان در مقام کتابت ، مورد نهی معبود قرار گرفته است (لایُضَارَّ کاتِبٌ)
بر اساس تقارنی که پیشتر بدان اشارت رفت و با این مقدمه به این بحث ورود پیدا می کنیم که چند صباحی است نامگذاری ششم دی ماه بنام کاتبان بالعدل بر سر زبان هاست و ثبت یک روز به نام کاتبان بالعدل ، که کمترین است در حقشان ، تا بدین لحظه میسر نگردیده و کاتبین بالعدل رنجور و دل شکسته از خود می پرسند این مسئله چرا با این همه اما و اگر مواجه شد و همایش ششم دی ماه سال نود و یک چرا در نطفه خفه شد و چرا امسال با وجود اینکه بیشتر از چند روز به این مناسبت نمانده است خبری از همایش ، سمینار ، نشست علمی ، بزرگداشت و ... نیست.
شاید در بادی امرچنین به نظر برسد که اصرار کاتبان بالعدل برای ثبت یک روز در تقویم کشور فقط برای مطرح نمودن خود می تواند باشد و بس. ولی با اندک مداقه آشکار می گردد که کاتبان بالعدل نیازی به دست آویز قرار دادن چنین اموری برای تفاخر نداشته و ندارند چه این که بزرگ ترین آیه قرآن در خصوص کاتب است و کتابت و افتخاری بالاتر از این برای کاتبین بالعدل متصور نیست.
با این تفاصیل سوالی که در اذهان عمومی ایجاد می شود این است که نامگذاری این روز بنام دفاتر اسناد رسمی از چه منظر مورد تاکید کاتبین بالعدل است و دلیل این همه پافشاری چه می تواند باشد؟
برای پاسخ به این سوال مقدمه ای کوتاه لازم است و آن این که امروزه اسناد عادی روابط حقوقی اشخاص را خدشه دار نموده و سال هاست که جامعه و کل دستگاه قضایی کشور را به چالش کشیده و هزینه های گزافی را بر مردم و دولت تحمیل می نماید و لذا مسئولین به این نتیجه رسیده اند که تنها راه برون رفت از این بحران ، احیاء جایگاه سند رسمی است و قضا زدایی و شفاف سازی روابط حقوقی و خلوت کردن دادگاه ها و برداشتن بار بزرگی از دوش دولت فقط درسایه تنظیم این روابط ، از طریق اسناد رسمی میسوراست ، امری که اظهر من الشمس بوده و از فرط بداهت نیازی به اقامه دلیل و برهان نخواهد داشت.
لذا نامگذاری یک روز از سال به نام کاتب و امر کتابت سرآغازی است برای رسیدن به این مهم که همانا تبین جایگاه سند رسمی در جامعه و اقبال عمومی مردم به تنظیم سند رسمی که نتیجه آن نظم بخشی به معاملات و تثبیت و تحکیم روابط حقوقی و شفاف سازی این روابط و نجات جامعه از گرفتاری های ناشی از اسناد عادی و ایجاد امنیت اجتماعی و اقتصادی و در نهایت برون رفت از این بحران.
لذا ما کاتبین بالعدل بر نامگذاری این روز بنام دفاتر اسناد رسمی پای می فشاریم و حداقل در این خصوص از متولیان امر چشم یاری داریم و این کمترین انتظاری است که از آنان میرود و هیچ توجیهی را دلیلی موجه بر این بی مهری نمی دانیم.هر چند کم لطفی متولیان امر در خصوص دفاتر اسناد رسمی دارای سابقه دیرینه ای است که پرداختن به آن خارج از حوصله این مقال است.
مع الوصف بدیهی است که ما به امید دیگران نخواهیم نشست چرا که سال هاست روز ششم دی ماه در تقویم دل ما نقش بسته است وهیچ کس را یارای پاک کردن این نقش نیست.
لذا اعلام می داریم ما خانواده بزرگ دفاتر اسناد رسمی در خصوص گرامی داشت این روز عزیز از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و هر آنچه در توان داریم در جهت احیای جایگاه کتابت و سند رسمی بکار خواهیم بست چرا که این روز ، روزماست ، روز دفاتر اسناد رسمی ، روز سردفتر ، دفتریار ، کارکنان دفاتر و مخلص کلام روز خانواده بزرگ دفاتر اسناد رسمی.
عضوی کوچک از خانواده بزرگ دفاتر اسناد رسمی : مهدی سجادی فر
این دل نوشته را می توانید در سایت های زیر هم مطالعه فرمائید :
لینک مطالب مرتبط
فراموش نکنیم ششم دی در راه است